حسین دوپیکر هنرمند نامآشنای هنرهای تجسمی و از افتخارات شهرستان تربت حیدریه و خراسان است امّا مانند درختان پُربار و سربهزیر همیشه سرش گرم هنرش است و فروتنانه از شرح و بازتابِ آن سر باز میزند. در ادامه زندگینامهی این هنرمند نامی را با هم میخوانیم.
حسین دوپیکر در هشتم بهمنماه 1362 در روستای امیرآباد واقع در هفتکیلومتری جنوب تربت حیدریه به دنیا آمد. پدرش مرحوم رمضان دوپیکر مردی بود از جنس آب و آیینه، زلال و ساده که به کارهای کشاورزی و دامداری مشغول بود و پینههای دستش از دشتهای اطراف تربت حکایتها داشت. پدر حسین چشم و چراغ شبنشینیهای روستا بود که در اصطلاح مردمان تربت شُوچِرَغو» (owčerāqu) گفته میشود. صدایی خوش داشت و فریادهای تربتی را به آواز دلنشین میخواند. در داستانگویی هم ذوقی داشت و روایتهایی فراوان از اوسنههای محلی تربت را همواره در ذهن و ضمیر داشت.
حسین در خانهی رمضان دوپیکر پس از چهار برادر و چهار خواهر چشم به دنیا باز کرد و به اصطلاح عامیانه تَهْتُغاریِ خانه بود. مادرش زهرا -خداش در همهحال از بلا نگه دارد- در روستا، به مهربانی و مهماننوازی و خانهداری شهره است و نمونهای است از ن سختکوش خراسانی که در داستانهای محمود دولتآبادی شاید بتوانید نمونهاش را بیابید. برادر بزرگتر حسین، عباس دوپیکر از نوجوانی به نقّاشی علاقهمند بود و اگر فراغتی از کارهای روستا پیدا میکرد مونسش خودکار و کاغذ بود و کارش طراحی و نقاشی.
استعداد حسین را در هنرهای تجسمی همسالان و همبازیهایش در روستا میتوانند گواهی بدهند که از همان سنین پیش از مدرسه، بازی مورد علاقهاش گِلبازی کنار جوی قنات روستا بود و همواره با ظروف و اجسام گِلینی که میساخت و در آفتاب خشک میکرد، سرگرم بود.
او در مورد چگونگی علاقهاش به هنرهای تجسمی در مصاحبهای گفته است: شاید باورش سخت باشد، من در دوران کودکی با دیدن یک سریال انیمشنی به نام بچههای کوه آلپ به مجسّمهسازی علاقمند شدم. هم سن و سالهای من باید با این انیمشن آشنا باشند. یکی از شخصیتهای این انیمیشن به نام لوسیمِی به جنگل میرفت و در کنار یک پیرمرد مجسمه میساخت و من با دیدن کار آنها غرق لذت میشدم»
به هفت سالگی که رسید روانهی مدرسهی کوچک امیرآباد شد و در کنار دختران و پسران دیگر که غالباً همه با هم خویشاوندی داشتند مشغول تحصیل شد. تا پنجم ابتدایی را در روستای امیرآباد درس خواند و پس از آن برای تحصیل در دورهی راهنمایی روانهی تربت حیدریه شد. مدرسهی راهنمایی حجّت در باغسلطانی قرار دارد که یکی از محلههای قدیمی تربت است. رفت و آمد از روستا سختیهای خودش را داشت و نوجوانیِ حسین در این رفت و آمدها گذشت.
در همین سالها یعنی دورهی راهنمایی نزدِ یکی از خویشاوندان کار با چوب را آموخت و منبّت و خرّاطی و ساخت مجسّمههای چوبی به یکی از سرگرمیهای مورد علاقهی حسین دوپیکر تبدیل شد. در دورهی راهنمایی نمرههایش خوب بود و بعد از آن وارد دبیرستان راشد تربت حیدریه شد. از آنجا که در تربت حیدریه برای پسران رشتهی هنر وجود نداشت به ناچار در ادامه برای تحصیل، رشتهی برق را انتخاب کرد و در هنرستان دارالفنون تربت ثبتنام کرد. رشتهی برق با طبع و سلیقهی حسین سازگار نبود امّا هرطور بود در این رشته دیپلم گرفت. در سالهای تحصیل در تربت حیدریه با دوستانی هنرمند آشنا شده بود و همراه با چند تن از این دوستان که علاقهمند به هنرهای موسیقی و نقّاشی بودند به مشهد رفت و برای پیشدانشگاهی در رشتهی هنر ثبتنام کرد تا بتواند در کنکور هنر شرکت کند.
قبولی در کنکور هنر برای حسین دوپیکر نقطهی مهمّی در زندگی حرفهاش به شمار میرود. کارشناسی مجسّمهسازی دانشکدهی هنر نیشابور زندگی هنری و حرفهای حسین دوپیکر را به جریان انداخت. مهرماه 1389 وارد دانشگاه نیشابور شد و تمام همّتش را صرف یادگیری کرد. چهارسال با استادانی چون نجیبی، معمارزاده، بروجنی٬ معماریان و رضا قرهباغی کار کرد و در سال 1393 در رشتهی مجسّمهسازی و در مقطع کارشناسی از دانشکدهی هنر نیشابور فارغالتحصیل شد.
دوپیکر در دوران تحصیل در کارشناسی رتبهی الف» داشت و همین باعث شد به عنوان دانشجوی نخبه و به صورت بورسیه در دانشگاه هنر تبریز پذیرفته شد. مهرماه 1393 وارد دانشگاه تبریز شد و در سال 1396 به عنوان کارشناس ارشد در رشتهی هنر اسلامی از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
در دوران کارشناسی ارشد در تبریز با خانم نادیا جوادی که مانند خودش فارغالتحصیل مجسّمهسازی دانشکدهی هنر نیشابور و دانشجوی رشتهی هنرهای اسلامی تبریز بود ازدواج کرد و در خانهای در خیابان توماس نزدیک دانشگاه هنر تبریز ساکن شدند. میوهی ازدواج این دو هنرمند پسریست به نام نیروان که آب و رنگ بیشتری به خانهی باصفای ایشان داده است.
استعدادی که جناب دوپیکر در دوران تحصیل در این رشته از خود نشان داد و همچنین کارهایی که ساخت باعث شد به سمپوزیمها و وُرکشاپهای مختلف دعوت شود. سال 1395 دبیر فنّی اوّلین سمپوزیم ملی سردیسهای شهدای ماکو و سال 1396 داور هشتمین رویداد هنرهای تجسّمی در تربت حیدریه بود.
فضای هنری و بستر مناسب فعّالیت در رشتهی هنرهای تجسّمی باعث شد و که حسین دوپیکر و همسرش بعد از فارغالتحصیلی در تبریز بمانند و در این شهر زیبا و در کنار آذریهای هنردوست به کار و فعّالیتهای هنریشان ادامه دهند.
پس از فارغالتحصیلی به عضویت انجمن مجسمهسازان آذربایجان شرقی و مؤسسهی توسعهی هنرهای معاصر کشور درآمد.
در دوران تحصیل و پس از آن در جشنوارههای مختلف هنرهای تجسمی که برگزار میشد همواره جزو مقامهای برتر و نفرات برگزیده بود که از آن میان میتوان به این موارد اشاره کرد:
مقام اوّل در وُرکشاپ مجسّمهسازی فردوسی، دانشگاه نیشابور، سال 1390
مقام اوّل در وُرکشاپ مجسّمهسازی عطّار، دانشگاه نیشابور، سال 1391
مقام اوّل در وُرکشاپ مجسّمهسازی خیّام، دانشگاه نیشابور، سال 1392
اثر منتخب در چهارمین سپوزیم بینالمللی مجسّمهی تهران، سال 1392
اثر منتخب در وُرکشاپ مجسّمهسازی شفیعی کدکنی، سال 1393
اثر منتخب در اوّلین سمپوزیم ملی سردیسهای شهدای ماکو، سال 1395
اثر منتخب در دوّمین سمپوزیوم ملّی مجسّمههای شنی بافق، سال 1396
اثر منتخب در وُرکشاپ مجسّمهسازی میراث فرهنگی و شهرداری تبریز، سال 1397
اثر منتخب در اوّلین سمپوزیوم پُرترهی مشاهیر جلفا منطقهی آزاد ارس، سال 1398
حسین دوپیکر همچنین در این سالها هنر خود را صرف ساخت و طراحی مجسمههای شخصیتهایی بسیار کرده و آثار تجسمی وی در جای جای مرز پُرگهر نصب است و چشم رهگذاران را نوازش میکند. از جمله:
اِلِمان دائمی سَرو و مرغ به سفارش شهرداری نیشابور، سال 1392
نیمتنهی ابوسعید ابوالخیر به سفارش شهرداری تربت حیدریه، سال 1392
سردیس شهید رجایی به سفارش شهرداری تربت حیدریه، سال 1393
سردیسهای دکتر حسین ملک افضلی، دکتر کامل شادپور و دکتر سیروس پیلهرودی به سفارش سازمان بهداشت و سلامت تبریز، سال 1394
سردیس استاد محمد قهرمان نصب شده روستای امیرآباد زادگاه استاد قهرمان و همچنین حسین دوپیکر که با هزینهی شخصی صاحب اثر ساخته شد، سال 1395
سردیس شهید رجایی به سفارش مجتمع فرهنگی تفریحی باغرود نیشابور، سال 1395
سردیس شهدای سال 1320 جلفا در منطقهی آزاد ارس، سال 1396
سردیسهای علّامه فاضل تونی، قطبالدین حیدر تونی و سلیمی تونی به سفارش شهرداری فردوس سال 1396
تندیس شهید مهدی باکری به سفارش سازمان عموان شهر جدید سهند، سال 1397
همچنین وی از طرف بنیاد ملی نخبگان آذربایجان شرقی شایستهی دریافت لوح تقدیر شناخته شد و در سوّمین نمایشگاه بینالمللی ارسیکا مقام اوّل را کسب کرد.
استاد حسین دوپیکر از سال 1397 برای تدریس به دانشگاه هنر اسلامی تبریز دعوت شد و ضمن تدریس هنرهای تجسمی در کارگاههای دانشگاه هنر تبریز همچنان در کارگاهها، وُرکشاپها و سمپوزیومهایی که در کشور برگزار میشود شرکت میکند.
استاد دوپیکر در سال اخیر ( تیرماه 1398) به همراه همسرش در دوّمین سمپوزیوم مجسّمهسازی مفاخر ایران که ویژهی هنرمندان معاصر برگزار شده بود شرکت کردند. استاد دوپیکر در این سمپوزیوم سردیس کریم پیرنیا از بزرگان معماری معاصر و همسرشان خانم نادیا جوادی سردیس ابوالحسنخان صبا از مشاهیر موسیقی را ساختند.
برای استاد حسین دوپیکر و خانوادهی هنرمند ایشان آرزوی خوشبختی و موفقیت در کار و زندگی دارم. امیدوارم نوشتن این زندگینامه قدمی کوچک باشد در پاسداشت هنرمندان بزرگ این آب و خاک.
21 مردادماه 1398 تربت حیدریه خراسان- بهمن صباغ زاده
شب عرس مولانا و شب چله در تربت حیدریه
سال ,دوپیکر ,حسین ,تربت ,هنر ,دانشگاه ,و در ,حسین دوپیکر ,تربت حیدریه ,به سفارش ,بود و ,خانم نادیا جوادی
درباره این سایت